کشتار جمعی غزه.. چرا کسی دفاع نمی‌کند؟ عرق عربیت عرب‌ها کجا رفته؟ دین مسلمانان کجا رفته؟ انسانیت را چه شده است؟ 

در اوج سکوت مجامع جهانی که بیشتر به توطئه شبیه است، اسرائیل برای چهارمین بار روز پنجشنبه مدرسەی متعلق به «اونروا» آژانس امداد و کمک‌رسانی به آوارگان فلسطینی را که مملو از مردم بی‌خانمان رانده شده از شهرک بیت حانون (شمال غزة) بود را بمباران نمود، بمبارانی که حداقل ۱۵ شهید و ۲۰۰ نفر مجروح را در پی داشت. 

 اتحادیەی اروپا در واکنش به این جنایت‌ها تنها به این جمله بسنده کرد که «باید هرچه سریع‌تر در این باره تحقیق صورت گیرد»؛ البته مشخص نکرد کدام تحقیق را مد نظر دارد؟ بویژه پس ازاظهارات رئیس اونروا آقای پیتر کراهنبل که گفته بود: این بحران بیانگر این است در غزه هیچ مکان امنی وجود ندارد. و آنچه در غزه در حال وقوع است نوعی است از نسل‌کسی. علاوه بر اینکه مطابق قوانین بین‌المللی بمباران مناطق مسکونی، ناروا و غیر قانونی است، حتی اگر ثابت شود آنجا اسلحه نگهداری می‌شده است، که مبارزان فلسطینی وجود هرگونه اسلحه در این مکان‌ها و مدارس را انکار نموده و هیچ دلیلی دال بر آن، ارایه نشده است. 

 عربستان سعودی نیز از کمک‌های ۱۰۰ میلیون دلاری‌اش به منظور تهیەی دارو و لوازم پزشکی برای مداوای مجروحان و آسیب‌دیدگان ساکن باریکەی غزه خبر داد؛ البته توضیح نداد که کمک‌هایش را با توجه به تجاوزهای شبانەروزی اسرائیل و بستەبودن بانک‌ها و مرزهای غزه چگونه به مردم غزه می‌رساند؟ 

 رئیس‌جمهور مصر، عبدالفتاح سیسی چند ساعت پس از قتل عام مذکور و در سخنرانی بیست دقیقەایش که به مناسبت «لیلة القدر» ارائه کرد در چند کلمه – نه جمله. – سر بریدن فرزندان غزه را محکوم نمود. 

 البته قبلاً شیخ ازهر آشکارا کشتارهای غزه را محکوم کرده و گفته بود: اگر دولت‌های عربی دارای یک موضع واحد می‌بودند و فلسطینی‌ها نیز زیر یک پرچم گرد می‌آمدند، هرگز اسرائیل جرأت نمی‌کرد، دست به چنین قتل‌عام‌هایی بزند و رژیم تجاوزگر باید بداند که قضیەی فلسطین تنها منحصر به آنان نبوده، بلکه دغدغەی نخستین عرب‌ها و مسلمانان است. 

 اما رئیس‌ خودخواندەی تشکیلات خودگردان فلسطین که از دو روز پیش سخنانش را مقداری تعدیل نموده و با روش و منش مبارزان فلسطینی هماهنگ‌تر از گذشته به نظر می‌رسد و توانست خواسته‌های مردم فلسطین را برای نخستین بار در چند سال اخیر هماهنگ ارائه دهد، هنوز انتظار‌ها از محمود عباس این است که اقدامی عملی به منظور مجازات رژیم اسرائیل با توجه به کشتارهایی که در غزه مرتکب می‌شود، از خود نشان دهد. 

 آنگونه که حقوقدانان می‌گویند وظیفەی محمود عباس در این شرایط بحرانی این است که در سخنانی رسمی به دادگاه بین‌المللی جنایت‌های جنگی، وکالت قانونی دهد تا به جنایت‌های اسرائیل در غزه رسیدگی نماید و آنگاه مردم فلسطین با استفاده از شخصیت‌های قانون و حقوق‌دان و شایسته و با در اختیار داشتن مدارک و دلایل کافی و وافی، دروازەهای جهنم قضایی را بر مسئولان جنایتکار اسرائیلی بگشاید. 

 ولی متأسفانه تاکنون جهان نخواسته از خود موضعی قانونی، اخلاقی و منصفانه نسبت به غزه‌ای که تاکنون بیش از ۱۰۰۰ کشته و ٦ هزار نفر مجروح داشته که بیشترشان را کودکان، زنان و افراد سالخورده تشکیل می‌دهند، نشان دهد. 

 اما آمریکا و اتحادیەی اروپایی تنها به «سقوط اخلاقی» خود و جانبداری بی‌قید و شرط از جنایتکاران صهیونیستی بسنده ننمودند بلکه با گذاشتن قربانی بەجای جنایتکار، به محکوم نمودن شلیک «موشک‌های فلسطینی» به سمت اسرائیل پرداختند؛ این در حالی است که هنوز از دیدن «هولوکاست اسرائیل در غزه» چشمان خود را کور نگه داشته‌اند. 

 ولی علیرغم اینهمه بی‌مهری و اجحاف – سازمان ملل، آمریکا و اروپایی‌ها - آیا شایسته است جهان غرب را نسبت به عدم ابراز شایستگی و جانبداری از جلادان ددمنش در بحران کنونی غزه سرزنش نماییم، در حالی که برخی از کشورهای عربی و مسلمان با سکوت، عدم پوشش رسانه‌ای و سیاسی حوادث غزه و یا مواضع منفی سیاسی که اسرائیلی‌ها را نسبت به انجام هرگونه جنایت در غزه جسور‌تر می‌نماید، عملاً در جنگ علیه مردم مسلمان و بی‌دفاع غزه نقش و سهم دارند. 

 انحلال «تشکیلات خودگردان» توسط محمود عباس و یا لغو نشست‌های عقیم سازش که تاکنون به اسرائیلی‌ها بهانەی کشتار فلسطینی‌ها را بە دست داده، را انتظار نداشتیم و همچنین انتظار نداریم کشورهای مصر و اردن اقدام به فراخواندن سفیرانشان از تلاویو و اخراج سفرای این کشور جنایتکار از پایتخت‌هایشان نمایند، حتی انتظار نداریم آن دو کشور با فراخواندن پروتکلی سفیران اسرائیل و ابلاغ نگرانی نسبت به بمباران مدارس و منازل مسکونی وابسته به اونروا باعث دلتنگی اسرائیل شوند. همچنانکه انتظار نداشته و نداریم دولت‌های عربی یکصدا از هم‌پیمانان اسرائیل بخواهند که بر این رژیم فشار وارد کنند تا به جنایت‌هایش درغزه پایان دهد. 

 ولی فقط می‌پرسیم چرا کشورهای عربی اقدام به ایجاد راه امدادرسانی هوایی نمی‌کنند، حال اینکه غزه به منطقه‌ای جنگ‌زده مبدل شده و تازه سازمان جهانی بهداشت دیروز خواستار این شد که راه بشردوستانه‌ای به منظور انتقال زخمی‌های غزه و مداوایشان در خارج از آن را ایجاد نمایند. 

 این امت عربی و اسلامی را چه شده که نظارەگر سر بریدن فرزندانش در این ایام مبارک رمضان توسط اشغالگران از خدا بی‌خبر نشسته است. در حالی که وظیفه هر مسلمانی است که به فریاد مستضعفان، مظلومان و نیازمندان بشتابد. این کدام زنده نگه داشتن «لیلة القدر» توسط برخی حاکمان عرب است که گوش‌هایشان را از کشتار شبانەروزی مردم غزه که فاصلەی چندانی با آنان ندارد کر گذاشته‌اند. 

 بلکه این چه دینی است که کوچک‌ترین حساسیتی نسبت به از هم متلاشی شدن جسم واحد امت، از خود بروز نمی‌دهد؟ 

اگر نزد ما نه دینی باقی مانده و نه ملیتی، آیا «انسانیت» و غیرت سبب شده که تا این اندازه منفی و خنثی ظاهر شویم؟